معمولن وقتی بچه تون به دنیا میاد به شدت احساس می کنید که: خوب اینو که من زاییدم عمرن نتونه مچ من رو بگیره.

بر همین اساس در ابتدا تلاش می کنید یواشکی با شریک زندگیتون دعوا کنید و بگید؛ خوب اینکه بچه س و نمی فهمه. بعد ترها تو مهمونی ها بعد از خوردن یکی دو پیک عرقیات یکی دو نخ سیگار بکشید و تو چشم وجدانتون که درد می‌گیره و به شما می‌گه؛ خاک بر سرت نخور، نکش، تو دیگه بچه داری، زل بزنید و بگید؛ باباجان این بچه هنوز کوچیکه نمی فهمه. القصه این خود خفن پنداری پدر/ مادرانه در تمام شئونات پدر/مادر فرزندی اونقدر ادامه پیدا می‌کنه تا اینکه گه میزنه به روابط شما و فرزندتون و هی شما یه چیزی از اون مخفی می کنید و هی اون یه چیزی از شما مخفی می کنه تا عاقبت یه جای کار در عمل یه گود لاک بزرگ با انگشت شصت به هم نشون میدید و هر کسی میره دنبال زندگی خودش.

القصه، همه این ها رو گفتم که بگم من و واران الان در مرحله پیچوندن انجیر خشک از همدیگه ایم. چون اینجا انجیر خشک به سبک ایران گیر نمیاد و من یواشکی می‌ریزم تو جیبم که واران گیر نده من هم نمی خوام و همه رو بخوره و زود تموم بشه و به جاش بهش گردو، بادوام زمینی، نون خشک و در مواردی چیپس دادم تا بکشه بیرون و بگذاره تو خلوت خودم انجیر خشکم رو سق بزنم و در اون کنج خلوت زیر لب بهش بگم : آخه تو چه می فهمی انجیر خشک ایران یعنی چه و یه نفس عمیق بکشم و فوت کنم سمت ایران.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سايت تفريحي ،سرگرمي،آموزشي آوافان Sam Raul بوعلی سینا ساخت کتابخانه شرکت تولیدی زیزا مجله سبز مبلمان اداری و صندلی اداری نوین چیر مثل مادرم فاطمه تک چت|چت تک|چت روم تک|چتروم تک|ادرس اصلی تک چت